حیوانات و بقا
شعبه 6 وبلاگ یونان 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان
 
خفاش‌های دم‌آزاد
محدوده زمانی: ائوسن پسین تا دوره معاصر
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
راسته: خفاش‌سانان
زیرراسته: ریزبال‌دستان
بالاخانواده: آزاددم‌واران[۱]
تیره: آزاددمان
Gervais in de Castelnau, 1855
زیرخانواده‌ها

آزاددمان
Tomopeatinae

خفاش‌های دم‌آزاد یا آزاددُمان (Molossidae) خانواده‌ای از خفاش‌ها هستند که عموما جثه‌ای بزرگ و بال‌هایی نسبتا بلند و باریکی دارند.

خفاش‌های این خانواده در همه قاره‌ها به جز جنوبگان یافت می‌شوند.

[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 14:57 ] [ arian ]
خفاش خون‌آشام، دسمودوس روتوندوس
شکل منحصربه‌فرد دندان‌های خفاش خون‌آشام

خفاش خون‌آشام یا خفاش وَمپایر نامی عمومی برای خفاش‌هایی است که خون دیگر حیوانات را می‌مکند، تنها سه گونه از این خفاش‌ها فقط از خون تغذیه می‌کنند که هر 3 آن‌ها بومی آمریکای مرکزی و جنوبی‌اند.

افسانه‌ها و اسطوره‌ها در تمام جهان، خفاش‌ها را به عنوان اهریمنان خون‌آشام به تصویر می‌کشند.

طول بال این خفاش‌ها (متعلق به طبقهٔ دسمودوس روتوندوس) حدود هشت اینچ و بدن آن‌ها به اندازهٔ انگشت شست آدمی بزرگسال می‌باشد. اگر نوع تغذیه و برنامهٔ غذایی آن‌ها نبود، مردم توجه زیادی به این جانوران کوچک نداشتند. خفاش‌های خون‌آشام از خون پرندگان بزرگ، گله‌ها، اسب‌ها و خوک‌ها تغذیه می‌کنند.

این خفاش‌ها با دندان‌های تیزی که دارند، بریدگی‌های ریزی را در پوست حیوانی که خوابیده است، ایجاد می‌کنند. بزاق خفاش‌ها دارای ماده‌ای شیمیایی است که از لخته شدن خون جلوگیری می‌کند. بنابر این خفاش براحتی می‌تواند خونی را که در زخم ایجاد شده بمکد. ماده شیمیایی دیگری که در بزاق آن‌ها وجود دارد، مادهٔ بی حس کننده‌ای است که جلوی بیدار شدن حیوان را می‌گیرد.

خفاش‌های خون‌آشام، شکار خود را از طریق صدا، بو و پژواک پیدا می‌کنند. در این هنگام آن‌ها در یک متری سطح زمین به پرواز در می‌آیند و از حسگرهای ویژهٔ گرمایی استفاده می‌کنند که در بینی‌هایشان قرار دارد و به آن‌ها کمک می‌کند تا سیاهرگ‌هایی را پیدا کنند که به پوست بدن شکارشان نزدیک است.

بزاق این خفاش‌ها در جلوگیری از لخته شدن خون بهتر از هر مادهٔ دارویی دیگر می‌باشد و می تواند در پیشگیری حملات قلبی و سکته‌ها کمک موثری باشند. به گفته پزشكان، بزاق این حیوانات حاوی تركیبی است كه می‌تواند خون را رقیق كند و در نتیجه لخته‌های خونی را در عروق مغزی حل كرده و از بین ببرد. در حال حاضر بیشتر انواع سكته‌های مغزی با مصرف داروهای ازبین برنده لخته‌های خونی ظرف 4 ساعت پس از سكته تحت درمان قرار می‌گیرند. اما دارویی كه از بزاق خفاش برای این منظور تولید می‌شود، می‌تواند همین تاثیر را تا 9 ساعت پس از حمله داشته باشد.

خفاش‌های خون‌آشام یکی از انواع گونه‌هایی است که به عنوان آفت به آن‌ها توجه می‌گردد. اما میلیون‌ها خفاش سودمند وجود دارند که مردم آن‌ها را به اشتباه به جای خفاش‌های خون آشام نابودشان می‌کنند.


[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 14:55 ] [ arian ]
پرش به: ناوبری، جستجو
خفاش میوه‌خوار
محدوده زمانی: اولیگوسن تا امروزه
روباه پرنده سرخاکستری[۱]
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
راسته: خفاش‌سانان
زیرراسته: بال‌پاسانان[۲]
دابسون، ۱۸۷۵
تیره: بال‌پایان[۳]
جان ادوارد گری، ۱۸۲۱
زیرخانواده‌ها

Nyctimeninae
Cynopterinae
Harpiyonycterinae
Macroglossinae
Pteropodinae
Rousettinae
Epomophorinae

خفاش‌های میوه‌خوار خانواده‌ای از خفاش‌ها را تشکیل می دهند که بال‌پایان (Pteropodidae) هم نامیده می‌شود. روباه پرنده از نام‌هایی است که در نام برخی گونه‌های خفاش‌های میوه‌خوار استفاده دارد. این خانواده در حدود ۲۰۰ گونه دارد که در نزدیک به ۴۵ سرده دسته‌بندی شده‌اند.

بیشتر گونه‌های خفاش‌های میوه‌خوار از بقیه انواع خفاش‌ها بزرگ‌جثه‌ترند به این خاطر به آن‌ها «بزرگ‌خفاش» هم گفته می‌شود. پهنای بدن خفاش‌های میوه‌خوار از نوک بال تا نوک بال دیگر بین ۲۴ تا ۱۸۰ سانتی‌متر است و وزن آن‌ها در بزرگ‌ترین گونه‌ها نظیر کالونگ به یک کیلوگرم می‌رسد.

سر این خفاش‌ها حالتی مانند سر سگ دارد. این خفاش‌ها میوه‌خوار و شهدخوارند.

[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 14:54 ] [ arian ]
پرش به: ناوبری، جستجو
خفاش آبی
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
راسته: بال‌دستان[۱]
تیره: صاف‌بینیان[۲]
سرده: خفاش‌های آبی[۳]
گونه: M. daubentonii
نام علمی
Myotis daubentonii
(کوهل٬ ۱۸۱۷)

خفاش آبی یا خفاش دابنتون همانند بقیه خفاش‌های حشره‌خوار، از سامانه بازتاب امواج صوتی برای پیدا کردن و گرفتن طعمه استفاده می‌کند. او حشرات روی آبگیرها و دریاچه‌ها را شکار می‌کند. در تابستان، ماده‌ها برای زایمان و نگهداری از فرزندان در سوراخ درخت‌ها یا زیرشیروانی ساختمان‌ها اجتماع می‌کنند. در پاییز، ماده‌ها و نرها در درون غارها، تونل‌ها و یا زیرزمین ساختمان‌ها، جمع می‌شوند. آنها تا بهار سال بعد به خواب زمستانی فرو می‌روند.[۴]

[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 14:54 ] [ arian ]

باسلام

منبع همه ی مطالب وبلاگ از ویکی پیدیا فارسی است.و هر لینکی که داخل ان هست مرربوط به ویکی میباشد.

با تشکر نویسنده وبلاگ

[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 14:51 ] [ arian ]

 

خفاش
محدوده زمانی: پالئوسن پسین تا دوران اخیر
Townsend's big-eared bat, Corynorhinus townsendii
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
فرورده: جفت‌داران
بالاراسته: لوراسیاددان
راسته: خفاش‌سانان (بال‌دستان)[۱]
(بلومنباخ٬ ۱۷۷۹)
زیرراسته‌ها

متن را ببینید.

گستره پراکندگی خفاش‌ها در جهان

خُفّاش یا شَبکور یا شب پرک، پستانداری از راستهٔ خفاش‌سانان (Chiroptera) و تنها پستانداری که بال دارد و می‌تواند پرواز کند. کایراپترا از واژهٔ یونانی χείρ به معنی «دست» و πτερόν به معنی بال گرفته شده‌است. دستان این پرنده به صورت شبکه‌ای به هم وصل است و به صورت یک بال در آمده‌است و به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا تنها پستانداری باشند که واقعا پرواز می‌کند دیگر پستانداران مانند پوست پر یا برخی گونه‌های سنجاب تنها در مسافت‌های کوتاه در هوا سُر می‌خورند اما توان پرواز از جایی به جای دیگر را ندارند. خفاش از راسته بال‌دستان است و دارای پنج انگشت می‌باشد. بال‌های خفاش با بال‌های پرندگان متفاوت است و به گونه دیگری ساخته شده، اما در عوض پوست بال‌های خفاش جنسی شبیه چرم دارد و دارای خاصیت ارتجاعی است که باعث می‌شود بالهایش در طول استخوان‌هایی که دست‌ها و انگشتان خفاش را حرکت می‌دهند کشیده شود. بال زدن خفاش مانند پرندگان نیست که بال‌ها را به تمامی بالا و پایین می‌برند آن‌ها در مقابل انگشتانشان را به طور کامل باز می‌کنند،[۲] انگشتان آن‌ها بسیار بلند است و با پوستی نازک پوشیده شده‌است.

خفاش‌ها با داشتن ۱٬۲۴۰ گونه روی هم رفته ۲۰ درصد از گروه‌های پستانداران را از آن خود کرده‌اند. دو دستهٔ اصلی برای خفاش‌ها وجود دارد. دستهٔ نخست بزرگ‌خفاش‌ها یا خفاش‌های میوه‌خوارند که در راهیابی نسبت به دیگر جانداران چندان ویژه نیستند گاهی به این جاندار روباه پرنده نیز می گویند. دستهٔ دوم مربوط به کوچک‌خفاش‌ها است این جانور برای پیدا کردن راه از روش پژواک‌یابی بهره می‌برد.[۳] نزدیک به ۷۰٪ خفاش‌ها حشره خوارند. باقی ماندهٔ آن‌ها معمولا میوه‌خوارند. تنها گروه‌های اندکی از خفاش‌ها مانند خفاش ماهی‌خوار از جانورانی به جز حشرات تغذیه می‌کند. همچنین خفاش خون‌آشام تنها انگل پستاندار است. خفاش‌ها در سراسر جهان پراکنده‌اند و نقش زیستی مهمی در پاکسازی گل‌ها از حشرات و پراکنده کردن دانهٔ میوه‌ها در زمین دارند. بسیاری گیاهان گرمسیری برای پراکنده کردن دانه هایشان کاملا به خفاش‌ها وابسته‌اند. کوچکترین خفاش، خفاش خوک‌بینی کیتی است که قد آن ۲۹ تا ۳۴ میلی متر و سنگینی آن ۲ تا ۲٫۶ گرم است و اگر بال‌هایش باز باشد طول آن به ۱۵ سانتی متر می‌رسد.[۴][۵] البته هنوز بحث است که کوچکترین پستاندار حشره‌خوار اتروسک است یا خفاش‌های خوک‌بینی کیتی.[۶] بزرگترین گونهٔ خفاش‌ها، مربوط به زیرگونه‌های روباه پرنده و بزرگ روباه پرنده طلایی تاجدار است. سنگینی این خفاش ۱٫۶ کیلوگرم است و پهنای آن هنگامی که بال‌هایش باز است به ۱٫۷ متر می‌رسد.[۷]

خفاشهای حشره خوار، شبها غذای خود را شکار می‌کنند. اما خفاش‌های میوه خوار سحرگاه و نزدیک غروب به جستجوی غذا می‌روند. آن‌ها برای پیدا کردن میوه و شیرهٔ درختان مورد علاقه شان از حس بینایی و بویایی خود بهره می‌برند. خفاش جانوری اجتماعی است. آنها در دسته‌های بزرگ در غارها یا روی درختان، بیتوته می‌کنند.

خفاش‌هایی که در شب پرواز می‌کنند، مسیر و جای دقیق طعمهٔ خود را بوسیلهٔ فرستادن امواج صوتی و دریافت بازتاب آن، پیدا می‌کنند. با این روش خفاشها می‌توانند اجسام متحرک مانند حشرات و بی حرکت مانند درخت را شناسایی کنند.

محتویات

 [نهفتن

نام گذاری [ویرایش]

بزرگ روباه پرندهٔ طلایی تاجدار

خفاش جانوری پستاندار است. گاهی به اشتباه به آن‌ها «جوندهٔ پرنده» یا «موش پرنده» گفته می‌شود. با وجود نادرست بودن این ادعا با این حال در بسیاری زبان‌ها معنی واژه خفاش به موش برمی‌گردد برای نمونه در فرانسوی به خفاش chauve-souris به معنی موش طاس، در اسپانیایی به آن murciélago به معنی موش کور، در روسی به آن летучая мышь به معنی موش پرنده، در زبان استونی به آن nahkhiir به معنی موش چرمی و در زبان آفریکانس به آن vlermuis به معنی موش بالدار گفته می‌شود. در دیگر زبان‌های ژرمنی مانند سوئدی هم همین طور است.[۸]

 

دسته‌بندی و فرگشت [ویرایش]

به صورت سنتی دو دستهٔ کلی برای خفاش‌ها معرفی شده‌است:

نمی‌توان گفت که همهٔ بزرگ‌خفاش‌ها اندام بزرگتری نسبت به کوچک‌خفاش‌ها دارند. تفاوت اصلی میان این دو دسته خفاش عبارت است از:

  • روش کوچک‌خفاش برای راهیابی، پژواک‌یابی است درحالی که در بزرگ‌خفاش به جز گونهٔ Rousettus و هم خانواده‌هایش بقیه چنین توانی ندارند.
  • کوچک‌خفاش در انگشت دوم پای پیشین خود ناخن ندارند.
  • انتهای گوش کوچک‌خفاش مانند یک حلقه بسته نمی‌شود و لبه‌ها در پایهٔ گوش از هم جدایند.
  • بدن کوچک‌خفاش دارای کُرک نیست و برخی از آن‌ها برهنه‌اند.

بزرگ‌خفاش از میوه، شهد یا گرده تغذیه می‌کند در حالی که خوراک بیشتر کوچک‌خفاش‌ها حشره است برخی از آن‌ها هم ماهی، قورباغه، پستانداران کوچک، خون دیگر حیوانات و گاهی گرده و شهد می‌خورند. بزرگ‌خفاش بینایی خوب و پیشرفته‌ای دارد اما کوچک‌خفاش برای شکار و راهیابی تنها بر پژواک یابی خود تکیه می‌کند.

از دیدگاه تبارشناسی رابطهٔ میان دسته‌های گوناگون خفاش‌ها همواره مورد بحث بوده‌است. دسته بندی سنتی این جانور به دو دستهٔ کوچک‌خفاش و بزرگ‌خفاش نشان می‌دهد که این دو دسته مدتی طولانی است که از هم جدا شده‌اند و نسب مشترک ولی دوردست آن‌ها به پستانداری می‌رسد که توان پرواز داشته‌است. این حدس‌ها نشان می‌دهد که پستانداران تنها یک بار توان پرواز برایشان بوجود آمده‌است. بررسی‌های زیستی و مولکولی نشان می‌دهد که بیشتر خفاش‌ها دارای یک تبار یا خانواده بوده‌اند.[۹]

پژوهش‌های گوناگون به نتیجه‌های دیگری رسیده‌است برای همین تلاش برای طبقه‌بندی علمی جانور هنوز ادامه دارد.

 

سنگوارهٔ خفاش [ویرایش]

سنگوارهٔ خفاش ایکارونیکتریس

شمُار کمی سنگواره از خفاش‌ها باقی مانده‌است. برآورد شده‌است که ۱۲٪ سنگواره‌های خفاش از نظر طبقه بندی کامل باشند.[۱۰] نخستین سنگوارهٔ بجای مانده از خفاش ائوسن که Icaronycteris نام دارد در سال ۱۹۶۰ پیدا شد. پس از آن یک سنگوارهٔ دیگر از ائوسن در سال ۲۰۰۳ پیدا شد. این سنگواره که Onychonycteris نام داشت پیشینه‌ای ۵۲٫۵ میلیون ساله داشت و در وایومینگ آمریکا پیدا شد.[۱۱][۱۲] این سنگواره کمک بزرگی کرد تا روشن شود آیا از روز نخست این جانور توان پرواز و پژواک‌یابی داشته‌است یا با گذر زمان به این توان رسیده‌است. با توجه به ویژگی‌هایی که این سنگواره داشت می‌شد فهمید که خفاش توان پرواز داشته‌است. اما بررسی اسکلت آن نشان داد که حلزونی گوش درونی سنگواره پیچیدگی‌های خفاش‌های امروزی را نداشته و نمی‌توانسته به خوبی خفاش‌های امروزی پژواک‌یابی کند. این نشان می‌دهد که پرواز پیش از پژواک‌یابی در خفاش‌ها پیشرفت کرده‌است. مطالعهٔ بیشتر بر روی سنگوارهٔ Onychonycteris نشان داد که نه تنها توان شنوایی آن از خفاش‌های امروزی کمتر بوده بلکه از بسیاری از گونه‌های پیشاتاریخ هم ضعیف تر بوده‌است.

ظاهر و پرواز خفاش‌ها در ۵۲٫۵ میلیون سال پیش با شبکورهای امروزی متفاوت بوده‌است. برای نمونه در آن دوران بر روی هر پنج انگشت جانور ناخن بوده‌است در حالی که امروزه تنها دو ناخن در هر دست آن دیده می‌شود. همچنین در گذشته پاهای پشتی آن کشیده تر و دست‌هایش کوتاه تر بوده‌است. با این ویژگی می‌توان گفت آن‌ها بیشتر به پستاندارانی که از درخت بالا می‌روند و از آن آویزان می‌شوند مانند بوده‌اند مانند تنبل و گیبون. این خفاش که بزرگی اش به اندازهٔ یک کف دست بوده‌است بال‌هایی کوتاه و پهن داشته‌است و گمان آن می‌رود که نمی‌توانسته به سرعت گونه‌های امروزی اش پرواز کند و یا به اندازهٔ آن‌ها دور شود. همچنین می‌توان گفت خفاش کهن بجای بال زدن پیوسته هنگام پرواز بیشتر در هوا سُر می خورده و اندکی هم بال می زده‌است. چنین ویژگی‌هایی نشان می‌دهد که خفاش باستان به اندازهٔ خفاش امروزی پرواز نمی کرده و تنها از درختی به درخت دیگر می رفته و در هنگام بیداری یا از درختان بالا می رفته و یا از شاخه‌ای آویزان می شده‌است.[۱۳]

زیستگاه [ویرایش]

یک خفاش خواب بیرون ساختمان مسکونی.

پرواز به شبکورها اجازه داده‌است تا از پستاندارانی باشند که زیستگاهشان به گسترهٔ سراسر جهان است.[۱۴] به جز دو قطب شمال و جنوب و برخی جزیره‌های بدون سکونت اقیانوسی، می‌توان شبکورها را در سراسر جهان پیدا کرد.[۱۵] تقریبا در تمام زیستگاه‌های طبیعی زمین شبکور وجود دارد. هر گونهٔ این جانور در طول فصل‌های مختلف سال، زیستگاه‌های مناسب خود را پیدا می‌کند؛ از ساحل گرفته تا کوه و صحرا، زیستگاه خود را تغییر می‌دهند. به هر حال زیستگاه شبکور باید از دو ویژگی برخوردار باشد: نخست باید هر زیستگاه جایی مناسب برای بیتوتهٔ دستهٔ خفاش‌ها (در طول روز) داشته باشد و دوم: باید غذای مناسب آن‌ها در آن منطقه یافت شود. محل بیتوتهٔ شبکورها می‌تواند در یک حفره‌های خالی، شکاف‌ها، میان برگ درختان و حتی خانه‌های ویژهٔ دست ساز انسان باشد؛ همچنین گاهی خود خفاش‌ها با کندن برگ‌ها برای خود چادر درست می‌کنند.[۱۶]

کشور آمریکا به تنهایی زیستگاه ۴۵ تا ۴۸ گونهٔ خفاش است.[۱۷][۱۸] سه مورد از فراوان ترین گونه‌های آن‌ها عبارتند از: Myotis lucifugus (خفاش قهوه‌ای کوچک)، Eptesicus fuscus (خفاش قهوه‌ای بزرگ) Tadarida brasiliensis (خفاش مکزیکی دُم-آزاد). می‌توان گفت در دو-سوم ناحیهٔ شمالی آمریکا دو گونهٔ خفاش قهوه‌ای بزرگ و کوچک بیش از همه دیده می‌شود در حالی که گونهٔ سوم در جنوب غرب آمریکا بیش از همه وجود دارد.[۱۹]

اندام‌شناسی [ویرایش]

کتف، ستون فقرات و دنده‌های خفاش کوچک قهوه‌ای.

پژواک‌یابی [ویرایش]

همچنین ببینید: پژواک‌یابی در جانوران
طیف سنجی صدای خفاش پیپیسترلوس، یک بار صدایی که خفاش برای پژواک یابی تولید می‌کند دارای پالس‌هایی با چندین هارمونی است. گاهی آن‌ها این صداها را برای برقراری ارتباط با دیگر خفاش‌ها تولید می‌کنند. در این نمونه خفاش نر در دورهٔ فصل جفت یابی در پاییز این صدا را در قلمروش تولید می‌کند.[۲۰]
فهرست
0:00
Recording of Pipistrellus pipistrellus bat time-expanded echolocation calls and social call.

آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ راهنمای رسانه را ببینید.

پژواک‌یابی خفاش‌ها در عمل یک سامانهٔ ادراکی است که در آن موج‌های فراصوتی برای بدست آوردن پژواک، تولید می‌شوند. مغز و دستگاه عصبی خفاش با مقایسهٔ موج‌های فرستاده شده و موج‌های بازتاب شده، می‌تواند تصویری از فضای پیرامون و جزئیاتش برای خود بسازد. این توانایی به شبکورها اجازه می‌دهد تا در تاریکی مطلق شکارشان را شناسایی کنند. شدت موج تولیدی توسط شبکور ۱۳۰ دسی‌بل است که در میان جانوران هوابُرد از همه بیشتر است.[۲۱]

خفاش برای آنکه داده‌های بدست آمده را شناسایی کند باید بتواند صدای تولیدی توسط خودش را از پژواک آن جدا کند. کوچک‌خفاش‌ها برای این هدف دو روش دارند:

  1. پژواک‌یابی با چرخه‌هایی با بازهٔ زمانی کوتاه: این دسته از شبکورها می‌توانند صدای فرستاده از سوی خود را با کمک زمانسنجی، از صدای بازتاب شده، شناسایی کنند. شبکورهایی که این روش را دارند زمانبندی می‌کنند تا تک‌صداهای کوتاهی که فرستاده‌اند پیش از آنکه بازتاب‌ها به آن‌ها برسد تمام کنند. این خفاش‌ها هنگامی که یک صدا تولید می‌کنند ماهیچهٔ گوش میانی خود را جمع می‌کنند تا از صدای خود کر نشوند. آن‌ها در فاصلهٔ میان صداهایی که تولید می‌کنند ماهیچهٔ گوش میانی خود را آزاد می‌کنند تا بازتاب صدایشان را بشنوند.[۲۲] اگر در بازتاب صدا دیرکردی باشد خفاش‌ها متوجه می‌شوند و می‌توانند جای شکارشان را برآورد کنند.
  2. پژواک‌یابی با چرخه‌هایی با بازهٔ زمانی بالا: این شبکورها صدایی پیوسته تولید می‌کنند و پالس‌ها و پژواک‌ها را با تغییر بسامد از هم جدا می‌کنند. شبکورها هنگامی که صدای پیوسته را تولید می‌کنند بی‌درنگ گوش خود را بر روی بسامد ویژه‌ای قرار می‌دهند ولی صداهایی که تولید می‌کنند را در بسامدی بیرون از بسامد گوش‌شان قرار می‌دهند تا صدای‌شان، خودشان را کر نکند. سپس آن‌ها بازتاب صدایشان را دریافت می‌کنند و با کمک اثر دوپلر، جا و حرکت شکارشان را شناسایی می‌کنند. بررسی اثر دوپلر برای این شبکورها کمی پیچیده است چون سرعت پروازشان یکنواخت نیست و تغییر می‌کنند. آن‌ها می‌توانند بسته به سرعت پرواز، پالس هر بسامد تولیدی را تغییر دهند به این ترتیب پژواک دریافتی همچنان در بازهٔ شنوایی مناسب قرار می‌گیرد.[۲۳]

امروزه دو زیرراستهٔ تازه برای شبکورها پیشنهاد شده است که عبارتند از: خفاش‌سانان یینپترو (یینپتروکایراپترا) و خفاش‌سانان یانگو (یانگوکایراپترا)، این دو زیرراسته با کمک بررسی مولکولی ژن‌ها، بدست آمده‌اند. این طبقه‌بندی تازه دو احتمال برای تکامل پژواک‌یابی در خفاشان پیشنهاد می‌کند: احتمال نخست این است که جد مشترک همهٔ خفاشان در آغاز از پژواک‌بابی برخوردار بوده است اما کم کم خفاش میوه‌خوار باستان آن را از دست داده است و احتمالا خفاش پااسبی آن را دوباره بدست آورده است. احتمال دوم این است که پژواک‌یابی در این دو زیرراسته به صورت جداگانه تکامل یافته است.[۲۴]

شب‌پره نام یک حشره و از جمله شکارهای خفاش است. شب‌پره‌ها برای فرار از دست خفاش راه‌های گوناگونی را در پیش می‌گیرند، دستهٔ نخست یک سری پیام‌های فراصوتی می‌فرستند و به خفاش هشدار می‌دهند که آن‌ها از نظر شیمیایی مسموم اند و یا جانور خطرناکی اند و باید از آن‌ها پرهیز کرد. دستهٔ دوم دارای اندام‌های شنوایی اند که هنگامی که از خفاش صدایی برای پژواک‌یابی تولید شود آن را می‌شنوند و در مقابل ماهیچه‌های پرواز آن‌ها دست به کار می‌شود درنتیجه شب‌پره به پرواز حالت گریز و نامنظم روی می‌آورد.

شبکورها برای پیدا کردن شکارشان، علاوه بر روش پژواک‌یابی از توان گوش‌های خود هم بهره می‌برند. گوش این پستاندار بسیار حساس است تا آنجا که می‌تواند صدای به هم خوردن بال‌های شب‌پره یا راه رفتن شکارهایی که در زمین زندگی می‌کنند مانند گوش‌خیزک و صدپایان را هم بشنود. هندسهٔ پیچیدهٔ سطح درونی گوش شبکور در لبه‌ها به آن کمک می‌کند تا خیلی دقیق بتواند هم بر روی علامت‌های دریافتی از پژواک‌یابی تمرکز کند و هم به صداهای پیرامونش به خوبی گوش کند تا اگر شکار حرکتی کرد متوجه شود. هندسهٔ لبه‌های گوش شبکور گویی نمونه‌ای از عدسی فرنل است که به جای نور کاربرد صوتی دارد. این هندسه در بدن گونه‌های دیگر جانوران که ارتباطی با شبکور ندارند مانند آی-آی هم دیده می‌شود.[۲۵][۲۶][۲۷]

شبکور با تکرار در فرستادن موج پژواک‌یابی می‌توانند تصویر دقیقی از فضایی که در آن پرواز می‌کنند و دنبال شکار می‌گردد، بدست آورد.[۲۸]

بینایی، بویایی و شنوایی [ویرایش]

چشم بیشتر کوچک‌خفاش‌ها بسیار کوچک و اندامی نچندان پیشرفته‌است و آن‌ها بینایی ضعیفی دارند با این حال هیچکدام از آن‌ها کور نیستند. کوچک‌خفاش از بینایی اش در راهیابی کمک می‌گیرد بویژه در مسیرهای طولانی که فراتر از بازهٔ پژواک‌یابی است. حتی دیده شده که برخی گونه‌ها می‌توانند پرتوهای فرابنفش را هم تشخیص دهند. خفاش‌ها حس بویایی و شنوایی بسیار پیشرفته‌ای دارند. چون این جانور

[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 14:48 ] [ arian ]
پرش به: ناوبری، جستجو
گراز
وضعیت بقا
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
راسته: جفت‌سمان
تیره: گرازسانان
سرده: خوک
گونه: S. scrofa
نام علمی
Sus scrofa
لینه، ۱۷۵۸
سبز= زیستگاه بومی، آبی= ورود توسط انسان‌ها

گراز یا خوک وحشی اورآسیا نوعی خوک است که نیای بیشتر خوک‌های اهلی به‌شمار می‌رود. این حیوان بومی بیشتر مناطق شمالی و مرکزی اروپا، نواحی مدیترانه‌ای (از جمله کوه‌های اطلس در شمال آفریقا) و بیشتر مناطق آسیا است.

شکل ظاهری [ویرایش]

اسکلت بندی گراز

بدن گراز بسیار متراکم است، سر بزرگ و پاها نسبتاً کوتاه است. خز او از موهای زبر و ضخیم و بلندی است که در پشت سر و گردن تا شانه و تا وسط بدن بلندتر است. رنگ آن از خاکستری تیره تا سیاه و قهوه‌ای متغیر است.اما در نواحی مختلف تنوع رنگی زیادی مشاهده می‌شود به طوری که گرازهای مایل به سفید در آسیای میانه دیده شده‌اند. گرازها در بچگی روشنتر همراه با خطوط قهوه‌ای هستند اما با بالا رفتن سن این خط‌ها کمرنگ تر شده و در بزرگسالی خاکستری یا قهوه‌ای تیره می‌شوند.

گرازهای نر بزرگسال از ۱۰۰ تا ۱۵۰ سانتیمتر طول دارند و ارتفاعشان از شانه تا زمین به ۹۰ سانتیمتر می‌رسد. میانگین وزنشان بین ۶۰ تا ۷۰ کیلوگرم می‌باشد. با این وجود تفاوت وزن در میان گرازها زیاد است گزارشهایی از شکار گراز به وزن ۱۵۰ کیلوگرم و حتی گزارشی از یک نمونه فرانسوی در سال ۱۹۹۹ به وزن ۲۲۷ کیلوگرم نیز شده است. گرازهای کوههای کارپات به وزن ۲۰۰ کیلوگرم ثبت شده‌اند و این در حالی است که گرازهای روسی و رومانیایی می‌توانند به وزن ۳۰۰ کیلوگرم نیز برسند.

بچه گراز برفی در هانوور، آلمان

دندانهای آنها می‌تواند برای دفاع و جنگیدن و حفر زمین به کار آید. عاج‌های یک نر بزرگسال حدودا ۲۰ سانتیمتر می‌شود که به ندرت بیش از ۱۰ سانتیمتر آن بیرون از دهان می‌آید.اما در مواردی استثنایی طول عاج به ۳۰ سانتیمتر نیز رسیده است که در بیرون از دهان به شکل خمیده و به طرف بالا آمده است. در جنس ماده دندان‌ها کوتاهتر است و به طور استثنایی در ماده‌های مسن به صورت خم شده درآمده‌اند.

عادات [ویرایش]

گرازهای نر معمولاً در گروهای ۲۰ عددی زندگی می‌کنند اما گروهایی بالای ۵۰ گراز نیز دیده شده است. ماده‌ها نیز معمولاً در گروهای ۳ الی ۴ عددی همراه با فرزندانشان هستند.نرها در این گروهها نیستند و فقط ۲ یا ۳ بار در سال و مواقع جفت گیری پیدایشان می‌شود.

آنها تقریبا هر چیزی را که قابل خوردن باشد می‌خورند از قبیل غذاهای گیاهی مانند ریشه و ساقه و برگ و دانه‌های مختلف و غلات و حبوبات و میوه‌جات و غذاهای حیوانی چون حشرات و لارو آنها و بی‌مهره‌های کوچک و حتی جوندگان و لاشه حیوانات بزرگ. گرازهای نر چون بدنشان بافت چربی ندارد که گرمشان کند زمین را با عاجهایشان می‌کنند و در آن میخوابند. اما بچه‌ها چون قدرت حفر زمین را ندارند در کنار هم جمع می‌شوند. در صورتی که به آنها حمله شود یا احساس خطر کنند می‌توانند به خوبی از خود دفاع کنند. نرها با حرکت سر خود از پایین به سمت بالا و با استفاده از دندانهای تیز خود زخمهای بدی به دشمن وارد می‌کنند و ماده‌ها که دندانها بزرگ ندارند با دهان بزرگ خود گاز می‌گیرند. البته این حملات معمولاً برای انسان کشنده نیست اما انسان را بسیار بد زخمی می‌کند. گرازها لانه اشان را در کنار آب می‌سازند و در طول روز در لانه میمانند اما هنگام بارندگی و وقوع سیلاب گرازها لانه را ترک می‌کنند.

تولید مثل [ویرایش]

گراز ماده در حال شیر دادن به بچه‌ها

در مناطق سردسیر گرازها در اواسط زمستان جفت گیری می‌کنند اما در مناطق گرمسیری زودتر از آن این کار را می‌کنند.در طول مدت جفت گیری چند نر و چند ماده با هم می‌گردند(۳ الی ۵ عدد)در طول دوره جفت‌گیری گرازها به نسبت قبل بسیار کمتر غذا می‌خورند و بیشتر آب می‌نوشند. قبل از زایمان ماده از چوب خشک و علوفه برای خود لانه می‌سازد. دوران حاملگی این حیوان ۴ ماه می‌باشد که در پایان این دوران ۸ الی ۱۲ بچه بدنیا می‌آورد. بچه‌ها در نوع ماده در ۱۸ ماهگی و در نوع نر کمی زودتر آماده جفت گیری می‌شوند.

دشمنان طبیعی [ویرایش]

گراز یکی از مهمترین منابع غذایی ببر در مناطقی‌ست که هر دوی این حیوانات در آن حاضرند. ببرها معمولاً دسته‌های گراز را تعقیب کرده و یکی از اعضای مریض یا ضعیف را شکار می‌کنند. ببرها گراز را در مسافت‌های طولانی‌تری نسبت به دیگر طعمه‌های خود تعقیب می‌کنند، اما معمولاً از درگیری با گرازهای نر بالغ می‌پرهیزند. در موارد بسیاری گرازها برای دفاع از خود زخم‌های کاری به ببرها وارد کرده‌اند که منجر به مرگ آن‌ها شده‌است.

گرگ دیگر شکارچی مهم گراز در برخی مناطق است. گرگ‌ها بیشتر به سراغ بچه گرازها می‌روند، هرچند شکار گراز بالغ نیز در ایتالیا، شبه‌جزیره ایبری و روسیه گزارش شده‌است. البته در درگیری با گرازهای بزرگ‌سال نیز گرگ به‌جای حمله مستقیم با یک ضربه گردن وی را زخمی می‌کند تا گراز از خون ریزی شدید ضعیف شده و بعد حمله نهایی را هنگامی که گراز بی جان شده بود انجام دهند. در برخی مناطق شوروی سابق یک گله گرگ در هر سال به طور میانگین ۵۰ تا ۸۰ گراز را طعمه خود می‌کند. در برخی مناطق ایتالیا که گراز و گرگ هم‌بوم‌اند، درصد بالای شکار گراز توسط گرگ باعث شده تا گرازها رفتاری تهاجمی را نسبت به گرگ‌ها و سگ‌های اهلی از خود بروز دهند.

کفتار راه‌راه نیز گهگاه از گراز تغذیه می‌کند. البته گویا فقط سه زیرگونهٔ بزرگ‌تر ساکن شمال غرب آفریقا، خاورمیانه و هند توانایی کشتن گراز را دارند.

بچه گرازهای کوچک برای چندین گونهٔ دیگر نیز شکار مهمی به شمار می‌روند. از جمله مارهای بزرگ همچون پایتون مشبک، پرندگان شکاری بزرگ و بسیاری از گربه‌سانان وحشی. بالغ‌ها با توجه به اندازه، قدرت و توانایی دفاعی‌شان عموماً هدف حمله قرار نمی‌گیرند هرچند آن‌ها نیز ممکن است شکار پلنگ‌های بالغ، خرس‌های بزرگ (عمدتاً خرس قهوه‌ای) و تمساح‌های بالغ شوند. تمامی شکارچیان گراز شکارچیان فرصت‌طلب اند و از یک فرصت مناسب برای ربودن بچه گراز استفاده می کنند. گرازهایی که به خارج از زیستگاه طبیعی خود وارد شده‌اند (مثل قاره آمریکا و استرالیا) ممکن است در رأس هرم غذایی قرار گیرند، اما در برخی نقاط دیگر شکارچیانی مشابه شکارچیان حاضر در زیستگاه بومی‌شان یعنی اوراسیا آن‌ها را شکار می کنند.

رابطه با انسان [ویرایش]

گراز بر اثر فعالیت‌های انسانی به بسیاری از نقاط دیگر دنیا از جمله قاره آمریکا و استرالیا وارد شده و امروزه این حیوان در تمامی قاره‌های جهان (جز قطب جنوب) و بسیاری از جزایر اقیانوسی زندگی می‌کند.

اهلی‌سازی این حیوان در نقاط مختلفی از زیستگاه‌های خود از جمله جنوب شرق آسیا، خاور دور و آسیای صغیر آغاز شد. در دوران‌های اولیه گراز وحشی یکی از منابع غذایی اصلی جوامع شکارچی بود و هنوز هم یکی از هدف‌های مهم برای شکار تفریحی است. شکار بی‌رویه نسل این حیوان را در بسیاری از مناطق از جمله بریتانیا، اسکاندیناوی، بخش‌هایی از شمال آفریقا، شمال ژاپن و بخش‌های بزرگی از شوروی سابق بر انداخت. اما هنوز هم این گونه پراکندگی بالایی دارد و در بسیاری از نقاط جمعیت زیادی دارد. از آن‌جا که این حیوان ممکن است به مزارع آسیب‌های جدی وارد کند در بسیاری از کشورها یک آفت شمرده شده و حمایتی از آن در خارج از مناطق حفاظت شده صورت نمی‌گیرد یا شکار آن آزاد است.

انقراض این حیوان در بریتانیا احتمالاً در قرن سیزدهم صورت گرفت اما در سال‌های اخیر خوک‌های اهلی و گرازهای گریخته از اسارت به طبیعت این کشور بازگشته‌اند. در سوئد هم نسل این حیوان دوباره احیا شده‌است. در دانمارک آخرین گراز در اوایل قرن نوزدهم شکار شد. آخرین گراز وحشی لیبی در سال ۱۸۸۰ مشاهده شد، در سال ۱۹۰۰ نسل این حیوان در تونس، سودان و مصر هم منقرض شده بود. البته در ایران فراوانی زیادی دارد.

جستارهای وابسته [ویرایش]

[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 14:44 ] [ arian ]

ش به: ناوبری، جستجو

گراز دریایی
گراز دریایی اقیانوس آرام (O. rosmarus divergens)
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
راسته: گوشت‌خواران
زیرراسته: سگ‌شکلان[۱]
بالاخانواده: خوکان دریایی
تیره: Odobenidae
Allen, ۱۸۸۰
سرده: Odobenus
Mathurin Jacques Brisson, ۱۷۶۲
گونه: O. rosmarus
نام علمی
Odobenus rosmarus
(لینه، ۱۷۵۸)
زیرگونه‌ها

O. rosmarus rosmarus
O. rosmarus divergens
O. rosmarus laptevi (debated)

توزیع گراز دریایی

گُراز دریایی[۲] (نام علمی: Odobenus rosmarus) یک پستاندار بزرگ دریایی است.

زیستگاه این جانور ناحیه پیرامون قطب شمال است.

گراز دریایی به بالاخانوادهٔ خوکان دریایی (Pinnipedia) تعلق دارد. این حیوان به سادگی از عاج‌های بزرگ، سبیل‌های بلند و بدن بزرگش شناخته می‌شود. نوع بالغ اقیانوس آرام آن می‌تواند تا ۲ تن وزن داشته باشد و در میان خوکان دریایی تنها فیل دریایی از آن بزرگتر است. بیشتر زندگیش را روی یخ‌ها می‌گذراند و عمری نسبتاً طولانی دارد و حیوانی اجتماعی است.

[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 14:43 ] [ arian ]

رش به: ناوبری، جستجو

گرازماهی
محدوده زمانی: میوسن میانه[۱] تا امروزه
گرازماهی بندر[۲] در دانمارک
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
راسته: آب‌بازسانان[۳]
زیرراسته: آب‌بازسانان دندان‌دار[۴]
تیره: گرازماهیان[۵]
گری٬ ۱۸۲۵
سرده‌ها

گرازماهی بی‌باله (Neophocaena)
گرازماهی بندر (Phocoena)
گرازماهی‌وارها (Phocoenoides)

گُرازماهی یا پورپویز (Porpoise) گونه‌ای از آب‌بازسانان است اما همچون نهنگ‌ها، سنگین و درشت نیست و نهایتاً با طولی معادل یک و نیم متر و وزنی کمی بیش از ۴۰ کیلوگرم می‌باشد. گرازماهی‌ها به گونه‌ای متوسط از گونه‌های باهوش نهنگ‌ها مانند دلفین به‌شمار می‌آیند. معمولاً در رنگهای خاکستری روشن و تیره وجود دارند. ماهی‌های کوچک و سخت‌پوستان عمده غذای آنها را تشکیل می‌دهد. از نقطه نظر پراکنش جهانی به تعداد کم در خلیج فارس یافت می‌شوند اما در کرانه‌های کره و پاکستان و اقیانوس هند به شمار بیشتری وجود دارند.

گرازماهی بندر (فوسینا فوسینا).

 

[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 14:41 ] [ arian ]

رش به: ناوبری، جستجو

اُکاپی
یک اکاپی در قلمرو حیوانات دیزنی
وضعیت بقا
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
راسته: جفت‌سمان
تیره: زرافه‌سانان
سرده: Okapia
لنکستر, ۱۹۰۱
گونه: O. johnstoni
نام علمی
Okapia johnstoni
(P.L. Sclater, 1901)
محدوده پراکندگی

اُکاپی یا زرافه گردن‌کوتاه (به انگلیسی: okapi)‏ نوعی زرافه است که گردن بسیار کوتاهی دارد. این حیوان بسیار محتاط بوده و کمتر می‌توان آن را دید. این پستاندار بومی جنگل‌های بارانی ایتوری واقع در شمال جمهوری دموکراتیک کنگو آفریقای مرکزی می‌باشد. او با زبان کبود و خمیده اش که ۵۰ سانتی متر طول دارد برگها را جمع می‌کند.[۲] با اینکه پوشش راه راهش یادآور زبرا است اما نزدیک‌ترین خویشاوند زرافه می‌باشد. در حال حاضر بین ۱۰ تا ۲۰ هزار از این حیوان در حیات وحش وجود دارد. از نظر ظاهری، پشت اکاپی قرمز تیر است، پشت ساق پاهایشان به وضوح دارای راه راه افقی است که از دور مانند زبرا به نظر می‌آید. این نوع راه راه بودن هم به اکاپی‌های کوچک کمک می‌کند تا در باران‌های شدید جنگلی مادرشان را دنبال کنند و هم به عنوان نوعی استتار در دنیای وحش استفاده می‌شود.

مشخصات [ویرایش]

بدن اکاپی به زرافه شبیه و البته گردنش کوتاه تر است. هر دو دارای زبانی بسیار دراز در حدود ۳۰ سانتیمتر هستند که بسیار قابل انعطاف و آبی رنگ است و با آن به راحتی می‌توانند برگ و غنچه را از درختان جدا کنند. زبانش به حدی دراز است که می‌توان پلک و داخل و بیرون گوشش را تمیز کند و در واقع تنها حیوانی است که قادر است گوش خود را بلیسد. نوع نر اکاپی شاخ‌های کوچکی دارد که با پوست پوشیده شده‌است.

گوش‌های بزرگی دارند که آنها را در تشخیص شکارچیشان یعنی پلنگ یاری می‌دهد. اکاپی حیوان منزوی است و تنها برای تولیدمثل در کنار همنوع خود قرار می‌گیرد. نوع نر اکاپی کمی از ماده اش بزرگتر است و ترجیح می‌دهد به تنهایی در محوطه‌های بزرگ زندگی کند که به جمعیت انها صدمه زده‌است زیرا امروزه قلمرو آنان تکه تکه شده و آنها که به زندگی اجتماعی عادت ندارند مجبور شده‌اند گاهی در کنار هم قرار بگیرند.

آنها برای مشخص کردن قلمرو خود راه‌های متفاوتی دارند از قبیل بوی ماده‌ای که از ردپایشان بجا می‌ماند و قیرمانند است و همچنین از بوی ادرارشان. نرها از قلمرو خود محافظت می‌کنند اما گاهی به ماده‌ها اجازه می‌دهند برای یافتن علوفه از قلمروشان عبور کنند.

اکاپی گیاهخوار است اما خیلی از انواع گیاهانی که می‌خورد برای انسان سمی محسوب می‌شود. آنها همچنین زغال چوب درختان را که از سوختن چوب درخت توسط صاعقه بوجود امده می‌خورند و برای تامین منابع معدنی خود نوع خاک رس گوگرد دار، نمکین و قرمز را که در نزدیکی رودخانه یافت می‌شود، می‌خورند.

اروپایی‌ها مدتها اکاپی را به نام تک شاخ آفریقایی می‌خواندند. گفتنی است اکاپی‌ها که بر اساس شواهدیافت شده توسط مصریان باستان نیز شناخته می‌شده‌اند، امروزه به دلیل تخریب محل سکونت در خطر انقراض هستند.

اکاپی در کاخ آپادانا [ویرایش]

اکاپی که تا قبل از قرن بیستم برای غربی‌ها ناشناخته بود، ۲۵۰۰ سال پیش بر سر در کاخ آپادانا در تخت جمشید نقش بسته شده بود و نشانگر هدیه‌ای بود که اقوام اتیوپی به پادشاهی هخامنشی ایران هدیه کرده بودند.[نیازمند منبع]

نگارخانه [ویرایش]

[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 14:40 ] [ arian ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش امدید
امکانات وب

خبرنامه وب سایت: